شاید خیلی دور از ذهن نباشد که بگوییم در اواخر قرن، پس از تغییر در طعم و مزه غذای آمریکایی و تنظیم آن، سس کچاپ نیز به تغییر روش رشد آن کمک کرد.
نوآوریها در فنآوریهای پرورش گوجهفرنگی و برداشت مکانیکی، که تا حدی ناشی از تقاضا برای چاشنی بود، به تعریف کشاورزی صنعتی مدرن کمک کرد.
در دهه 1960 دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا دیویس یک ماشین برداشت گوجه فرنگی را توسعه دادند، تقریباً در همان زمان، متخصصان ژنتیک گیاهی گوجهفرنگی با پوست ضخیم و شکل گرد را که میتوانست در برابر برداشت ماشینی و حمل و نقل کامیون مقاومت کند، کامل کردند.
این گوجهفرنگی جدید احتمالاً از نظر طعم کم بود، اما طوفان کامل فناوری پرورش و برداشت که از آن بیرون آمد، امکان عرضه ثابت گوجهفرنگی را فراهم کرد که بطریها و کنسروها را در تجارت نگه داشت.
تقریباً همه گوجهفرنگیهایی که برای سسها و سس کچاپ دلپذیر تولید میشوند، محصولات این زمان هستند – مانند بسیاری از میوهها و سبزیجات دیگر که در ایالات متحده تولید میشوند.
سس کچاپ به عنوان یک سطح کننده کلاس عمل می کرد، صرف نظر از درآمد یا تحصیلات، آمریکایی ها می توانند به یک غذاخوری کنار جاده ای یا مشروب باربیکیو بروند.
برای اکثر افراد مقرون به صرفه، یک همبرگر و سیب زمینی سرخ شده با سس گوجه فرنگی یک وعده غذایی دموکراتیک و خوشمزه با کمترین مخرج مشترک بود.
امروزه جذابیت سس کچاپ تا حدی به این دلیل است که اصولی را که آمریکاییها برایشان ارزش قائل هستند از جمله ثبات، ارزش و پاکی را در بر میگیرد.
علاوه بر این، رزین اشاره کرد که استفاده از سس گوجه فرنگی توسط غذاها و وعده های غذایی که در تهیه و ارائه آنها “آمریکایی” تلقی می شوند شکل گرفت: همبرگر و سیب زمینی سرخ شده، غذاهای “پارک” و به طور کلی فست فود.
بقیه جهان، خوب یا بد، سس گوجه فرنگی را نمادی از غذاهای ایالات متحده می دانند و این چاشنی به شکل دادن به غذا در هر کجا که می رود ادامه می دهد.
در ژاپن، مردم عاشق غذاهای معروف به یوشوکو هستند که گاهی اوقات آن را «غذای غربی» نیز می نامند، رستوران های یوشوکو از سس گوجه فرنگی زیادی استفاده می کنند.